اسلام و چرایی و چگونگی گسترش آن در ايران«چرا ایران شکست خورد و مسلمانان پیروز شدند»
پیشرفت اسلام در سرزمین های مختلف از فراز و نشیب های متعددی برخوردار است. هرچند سپاهیان اسلام در دوران سه خلیفه اقدامات بسیاری برای نفوذ در جهان انجام دادند و فتوحاتی نیز نصیب اسلام گردید. لیکن امویان نیز تا سرحدات اروپا پیش رفتند، اما در نبرد پواتیه از لشگر شارل مارتل فرانسوی شکست خوردند و از ادامه متصرفات باز ماندند.
در حوزه ایران در زمان خسرو پرويز در چند مورد اعراب به نواحي مرزي ايران حمله برده و در برخي نواحي موفقيت هایي كسب كرده بودند. حتي در زمان ابوبكر توسط خالد به سرحدات ايران حمله شد. اما عمده گشايش اسلام در ايران، مربوط به بعد از خليفه دوم عمر است. اول بار ابوعبيد ثقفي (پدر مختار معروف) از طرف عمر به فرماندهي حمله بر ايران منسوب شد. در حمله ابوعبيد به ايران كه به واقعۀ جِسر (13 هجري) معروف است، جنگ سختي بين ايران و اعراب در گرفت كه با شكست سپاه اعراب همراه بود. بعد از آن خالد بن وليد (جنگ زنجير، 633 م.) و سعد ابن ابي وقاص (جنگ قادسيه، 636 م.) دیگر فرماندهان سپاه اسلام بودند كه با فرمان عمر بر ايران حمله بردند. جنگ نهاوند در سال 21 هجری جنگ سرنوشت سازی برای اعراب بود و در پس این جنگ بود که ایرانیان با شکست فاحشی مواجه شده و فروپاشی ساسانیان رخ داد. به همين جهت اعراب اين جنگ را فتح الفتوح ناميدند.
درباب چرایی شکست هیمنه ایرانیان پارسی در برابر نیروی نظامی ناکارآزموده عرب بدوی، تفسیرهای مختلفی وجود دارد. اما نکته مهم فروپاشی غیرمنتظره نظام نیرومند ساسانی و برتری اعراب بادیه گرد می باشد. نگارنده با مطالعه این شکست و دلایل ارایه شده از جانب کارشناسان، مولفه های شکست ایران و پیروزی اعراب مسلمان را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می نماید:
عوامل داخلي(در ایران)
1- در اواخر سلطنت ساسانیان به جهت نفوذ نجبا و روحانیون در مناصب کلیدی و همچنین نبود شاه کاردان، نظام حکمرانی بشدت به سستی گراییده بود. بهترين شاهد این قضیه، تغيير دوازده شاه در مدت چهار سال (632-628 م.) مي باشد.
2- به علت بی لیاقتی و غرق در عیش و عشرت برخی پادشاهان، ترویج فساد، کثرت ظلم دربار و همچنین مالیات گیری گسترده و همه جانبه از جانب پادشاهان(به ویژه خسروپرویز) فقر و پريشاني گسترده بر کشور حاکم شده بود و مردم در نارضایتی کامل بسر می بردند. لذا بین مردم و حاکمیت فاصله عمیقی ایجاد شده بود.
3- ساختار شبکه اجتماعی کشور در اواخر سلسله ساسانیان دچار عارضه شدید شده بود حوزه های کشاورزی، تجارت و صنایع از کارکرد اصیل خود خارج شده و دیگر سودمندی نداشتند.
4- به علت جنگ های متعدد، نظام جنگی کشور فرسوده شده بود و کارایی لازم را در برابر اعراب نداشت.
5- به واسطه نارضایتی عمومی در کشور و نبود یک آلترناتیو نجات بخش داخلی، مردم شیفته اسلام گردیدند و از اعراب استقبال کردند.
6- به جهت چندپارگی و ایجاد فاصله بین اقوام، جامعه ایران دچار تشتت ژرف شده بود و ایران زمین و مردمانش دیگر یک سرزمین یکپارچه و سرجمع بشمار نمی آمدند.
عوامل خارجي(در جبهه اعراب)
1- به جهت نظريه برابري و برادري در آیین اسلام، اعراب بالاترین درجه فداكاري را در جنگ به خرج می دادند. زیرا معتقد بودند چه بكشند و چه كشته شوند، در هرصورت به بهشت مي روند.
2- با وجود خزانه های طلا و جواهر و ذخایر عظيم ثروت در ايران، این غنایم برای اعراب چشمنواز بودند.
3- به جهت محیط ویژه صحرا و کمبود منابع(آب، طبیعت، ثروت) در شبه جزیره عربستان، اعراب دغدغه وابستگی و کشته شدن نداشتند، لذا بسیار سرسخت، شقی و بی پروا بوده و در جنگاوری تن به تن مهارت داشتند.
4- نظام جنگ ایران براساس اصول کلاسیک چیده شده بود. اما اعراب در بیشتر مواقع بصورت پارتیزانی و غیرمنظم می جنگیدند. لذا به دلیل قدرت جنگندگی فردی و شقاوت در مقابله، حالتی فرادست بر ایرانیان ایجاد کرده بودند. ابن خلدون براین باور بوده که شقاوت و بی رحمی اعراب سبب پیروزی آنان بر ایرانیان بوده است.
با توجه به جمیع جهات قدرمسلم آنست که پیروزی اعراب یک پیروزی آسان و بدون دردسر نبود. زیرا که علیرغم شکست جبهه غربی کشور، مردم ایران در سرزمین های شرقی کشور تا مدت های مدید علیه اعراب می جنگیدند و جانفشانی می کردند. و اینکه یزگرد ده سال بعد از جنگ نهاوند کشته شد، خود دلیل اثبات مبارزه بی امان مردم ایران علیه حملات وحشیانه اعراب می باشد.
ایرانیان و اعراب تا دو صده در کش و قوس قرار داشتند. تا اینکه اعراب توانستند کم کم بر سرتاسر ایران سیطره پیدا کنند. برخي مناطق مانند اصفهان، فارس، آذربايجان، ري، سيستان و مكران در مدت ده سال، خراسان بعد از ساير ايالات و طبرستان تا نيمۀ قرن دوم هجري به سلطۀ اعراب در آمد.
#اسلام
#فروپاشی_ساسانیان
#اسلام_ایران