نقش رابطه جنسی در مهندسی تولیدمثل / طبیعت بصورت خودکار مهندسی بقای اصلح و انتخاب طبیعی می کند
موضوع مهندسی تولیدمثل یا ژنتیک برای تولید نسل بهینه و حذف گونه های ضعیف و ناقص، از بدیهی ترین مباحث در ادامه نسل انسانی و حیوانی بوده است. این موضوع از قدیم مقوله مورد مناقشه در بین ادنیشمندان حوزه جامعه شناختی و دانشمندان علم زیست شناسی بوده است. انسان همیشه بر این تصور بوده که راهکاری پیدا کند تا نسل انسانی ضعیف ماندگاری نداشته باشد، ولی در مقابل نسل انسانی قوی پایداری بیشتری در حیات پیدا کند.
با توجه به تحولات تکنولوژیکی و همچنین تحول در حوزه پزشکی، این موضوع در چند صده اخیر نقشی فزاینده در علم زندگی پیدا کرده و دانشمندان به دنبال تولید نسل بهتر می باشند. این دستاورد همان مهندسی نسل نام دارد. نوعی مهندسی تا بتوان نسل انسانی سالم تر و نیرومندتری تولید نمود. از بعدی دیگر، برخی این فراگرد را تولید مافوق انسان و برخی دیگر تولید انسان مافوق نام نهاده اند.
با آنکه آدمی پیوسته بر این امر تکیه داشته و تلاش می کند تا دانش خود را در زمینه منهدسی تواید نسل بهینه بهبود و افزایش دهد. اما انگاری طبیعت به صورت خودجوش بر این تکلیف اهتمام دارد. دانشمندان با تحقیق و مطالعه در زمینه تولیدمثل جانوران و نقش رابطه جنسی و سکس درباب تولید نسل قدرتمند و سالم، به کشفیات جدیدتری دست یافته اند. آنان در راستای دو نظریه انتخاب طبیعی داروین و بقای اصلح هربرت اسپنسر، به این نتیجه رسیده اند که هرچه جانوران توانش سازگاری در برابر تغییرات زیست محیطی و حوادث غیرمترقبه محیط زیست داشته باشند، قطعا پایداری بیشتری کسب می کنند. در این وادی نسل قویتر و سازگار با محیط پایدار مانده و نسل ضعیف و ناسازگار با محیط از گردونه زیست در طبیعت خارچ می گردند.
تحلیل و تشریح وضعیت رابطه جنسی و لقاح در طبیعت
به استثنای موجودات تکسلولی و حیوانات آبزی، لقاح در موجودات دیگر عموما از طریق رابطه جنسی بین نر و ماده صورت میگیرد. تولید مثل در تکسلولیها از طریق تکثیر صورت میگیرد و پدیده رابطه جنسی در بین بیمهرگان آبزی و ماهیها و عروسهای دریایی نیز به عنوان مثال وجود ندارد.
تولید مثل در عروسهای دریایی در آب و بدون نزدیکی دو گونه نر و ماده صورت میگیرد. عروس دریایی ماده تخمکهای خود را در آب رها میکند و عروس دریایی نر نیز اسپرم خود را در آب تخلیه میکند. عمل لقاح بدون ارتباط این دو در آب صورت میگیرد.
پرسشی که ذهن پژوهشگران را مدتها به خود مشغول داشته این است که اگر تولید مثل به شکل تکثیر ممکن است، پس چرا در چرخه تکامل دیگر موجودات زنده، نیاز به رابطه جنسی بین دو گونه نر و ماده وجود دارد. درواقع پژوهشگران میپرسند که در سیر تکامل زیست در جهان چه نیازی به عمل جنسی برای تولید مثل وجود دارد؟
اخیرا پژوهشگران سوئدی پاسخی برای این پرسش یافتهاند. اگر بدیهی است که باروری نسل از یک موجودات ماده با کمک اسپرمهای یک نر وجود دارد. پس از این رو تعداد زیاد نر در مقابل یک ماده در برخی گونه های جانوری چه نقشی در تولید مثل ایفا میکند؟
وجود نرهای متعدد و عمل رابطه جنسی برای آنچه داروین از آن تحت عنوان "انتخاب طبیعی" یاد کرده بود، یا آنچه هربرت اسپنسر آن را "بقای اصلح" خوانده بود، از اهمیت بسیاری برخوردار است. دشواری عمل جنسی و لقاح در بین موجودات زنده و همچنین رقابت شدید بین گونههای نر برای نزدیکی با گونه ماده عملا باعث تصحیح ژنتیکی در موجودات میشود و مانع از تکثیر ژنهای ضعیف در آن نوع از موجودات میگردد.
به سخن دیگر، انتخاب طبیعی نوعی انتخاب جنسی است. انتخابی که تاثیر آن را شاید نتوان در یک یا دو نسل مشاهده کرد. انتخابی که در درازمدت راه به بهبود آن گونه از موجودات میبرد. در آزمایشگاهها صحت این موضوع در لقاح مصنوعی و سویههای جدید ناشی از آن ثابت شده است. ژنهای خاص در لقاح مصنوعی عملا باعث بهبود کیفیت تولید مثل میشود.
پرسش پژوهشگران اما ناظر بر این بوده که آیا چنین روندی در طبیعت نیز صحت دارد؟ آیا رابطه جنسی در بقای اصلح موثر است؟ دانشمندان سوئدی بر روی گونهای از حشرات تحقیق کرده و ۱۶ شاخه ژنتیکی آنها را در چند نسل مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاند که در طبیعت نیز رابطه جنسی در تکامل و بهبود کیفیت ژنتیکی این موجودات نقش مهمی ایفا میکند.