شورای اسلامی نهاد بی حاصل و فسادخیز
شورای اسلامی نهاد بی حاصل و فسادخیز
شورا در جمهوری اسلامی "مشورت بین مردم برای تعیین سرنوشت" معنا شده. شوراهای اسلامی شهر/روستا برای تسهیل در مدیریت شهر/روستا تشکیل شدند. قانونگذار برای شورای شهر/روستا وظایف؛ «انتخاب شهردار/دهیار، نظارت بر عملکرد این دو و پیگیری طرحهای عمرانی» را تعریف نموده. اگر به پیشینه شوراداری و نتایج آن در کشور توجه کنیم، شک نسیت شوراهای اسلامی هرگز اثرگذاری مفید در توسعه و عمران شهر/روستا نداشته. همانطور که نهادسازی در ایرانِ پساانقلاب فراوان شده و نهادهای پرشمار حاکمیتی سودبخش نیستند. شورای اسلامی نیز نهادی بی حاصل و هزینه ساز تلقی میشود. البته شاید برخی آب، برق، گاز رسانی در روستاهای کشور را ناشی از حضور شورا بدانند. ولی خاطرنشان میگردد جامعه بشری پیوسته در معرض تغییرات جبری و مطابق با زمان قرار دارد. مثلا جامعه قرن 21 با جامعه قرن 19 فرق دارد. این تغییرات را هرگز نمیتوان به نام کسی یا شورا نوشت. زیرا اگر شورا هم نبود، قطعا رسانش گاز و برق و آب باید رخ میداد. ضمن اینکه تحول شهر/روستا در ایران هرگز مطابق با استاندارد جهانی نیست.
براستی کدام شهر یا روستای کشور را میتوان یافت که مطابق با شاخص های جهانی متحول شده؟ یا مدیریت اصولی در کدام شهر و روستا سبب بهسازی زندگی شده؟ اینک با گذشت دو دهه و اندی از کارکرد شوراهای اسلامی شاهد:
- نابودی دامپروری و کشاورزی در روستاها
- بدون سکنه شدن بیش از پنج هزار روستا در شرق کشور
- آلودگی آب و هوا در همه شهر و روستا
- ساختمان سازی کاغذی و ناایمن
- نداشتن آسفالت مناسب در همه شهر و روستا
- نبود حمل و نقل و وسیله عمومی
- شهر و روستاهای کشور فاقد نمادهای مدرن سازی هستند
- فاقد کارسازی دولت الکترونیک و هوشمندسازی شهر/روستا هستیم
- شهر و روستاها در کشور بصورت سنتی و کور اداره میشوند
- فاصله زیاد خدمات عمومی بین شهر و روستا
- با برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی فرونشست زمین در همه دشت ها رخ داده
بدین ترتیب و با وجود نتایج ناگوار از کارکرد شوراهای اسلامی، آیا میتوان امیدی به شوراها بست؟ علیرغم آسیب های تلخ در زمینه عملکردی شوراهای اسلامی، باید پذیرفت که ما در زمینه تعبیه مدیریت گرایی و هوشمندسازی در رفتارهای حکمرانی و مدیریتی در غفلت و عذاب بسر می بریم. کشور ما فاقد مهندسی ساخت گرایانه در حوزه مدیریت است. کمبودها و نبودهای حداقلی برای زندگی ایمن و مرفه، دقیقا در زندگی ما آشکار هستند. درواقع کشوری چون ایران که از منابع عظیم نفت و گاز و مواد کانی برخوردار است، چرا اینچنین عقب افتاده باشد؟
حال باتوجه به نتایج ناروا پرسش اینست؛ اگر بجای اینهمه هزینه برای شورای اسلامی، همان شیوه قدیم کدخدامنشی در روستا و شهرداری مبتدی در شهر اجرا میشد، برایندی بدتر از اکنون داشت؟!
باید قبول کنیم؛ همانطور که بعلت نبود ماهیت تکنوکراسی در حوزه حکمرانی، کشور دچار عارضه های سهمگین میباشد. شوراهای اسلامی نیز فاقد توانمندی مدیریت میباشند. درواقع بجهت نبود سیاست گذاری اصولی و ماهیت پوپولیستی شوراها، بسیار افراد فرصت طلب و ناکارا به شوراها ورود و سبب فساد فراگستر در شوراها شده اند. شوراهایی که ضمن ناتوانی مدیریتی، بستر فسادزایی نیز شده اند. اینست که با وجود بستر ولنگار، رانت بازی، سوءاستفاده و هرز منابع مالی از بدترین نتایج شوراهای اسلامی هستند. و اگر بتوان تحقیق و تفحصی آزاد و منصفانه بر شوراهای اسلامی در کلیه شهر و روستا انجام داد، عمق فساد اسفناک خواهد بود. یعنی در قبال این همه بودجه و اعتبار دولتی نتیجه سودمند بسیار نازل میباشد.
1400/03/10