جسد فرانکو دیکتاتور اسپانیا با احترام جابجا شد. اما ما با مقبره و پیکر رضا شاه چه کردیم؟!
امروز پنج شنبه98/08/02 بقایای جسد فرانکو دیکتاتور سابق اسپانیا ازمحل قدیمی خود در دره مرگ (واله دو لوس کایدوس) به قبرستانی در حومه مادرید منتقل شد. این خبری بود که خبرگزاریهای جهان آن را اعلام کردند. اما درجریان این اقدام از سوی دولت اسپانیا چند نکته بسیار مهم و ارزشمند نهفته است که در زیر به آنها اشاره می گرد:
- 1- طرح نبش قبر و انتقال بقایای جسد در حالی صورت می گیرد که مخالفان و موافقان زیادی داشت. بازماندگان فرانکو، ملی گرایان و احزاب فاشیست از مخالفان سرسخت این انتقال بودند. اما از طرف دیگر بسیاری از شهروندان، احزاب جمهوری خواه، حزب مردم و حزب سوسیالیت از موافقان این طرح بودند.
- 2- پدرو سانچز نخست وزیر اسپانیا چه در مقام نماینده پارلمان و چه به عنوان مقام سیاسی، همواره تلاش نموده تا مقبره باشکوه دیکتاتور فرانکو را نابود کند.
- 3- مقبره فرانکو در سال 1975 بدستور خودش در آن منطقه بنا شد. مکانی که همجوار با کشته شدگان راه جمهوری در جنگ اسپانیا بود. یعنی همان قربانیانی که توسط ارتشیان و فاشیستهای طرفدار فرانکو در جنگهای داخلی اسپانیا قتل عام شدند.
- 4- طرح نبش قبر فرانکو یکسالی پیش کلید خورده و با رای پارلمان اسپانیا قانونی گشت. اما با شکایت خانواده فرانکو از تصمیم پارلمان، کلیسای اسپانیا ابتدا از این شکایت حمایت کرد. ولی سرانجام کاردینال اسپانیا مخالفت با این طرح را ملغی نمود.
فرانکو فردی ملی گرا بود که پس از جنگ داخلی اسپانیا از سال 1936 تا 1939 و با کودتای بخشی از ارتش علیه جمهوری خواهان به قدرت رسید. جنگ داخلی اسپانیا در طول سه سال بین دویست تا پانصد هزار و به قولی یک میلیون کشته بجا گذاشت و جناح چپ جمهوری خواه در مقابل قوای ژنرال فرانکو تسلیم شدند. بنابر این مشخص است که امروز با گذشت 44 سال از مرگ فرانکو، مطلقا فرانکو مقبولیت قانونی از طرف حاکمیت ندارد، اما بخشهایی از جامعه هنوز به او باور دارند.
به هرحال علیرغم آن همه اتفاقات، امروز با حضور کشیش مسیحی نبش قبر فرانکو انجام گردید و باقیمانده استخوانهای جسد فرانکو با ترتیبی ویژه و با کمال احترام توسط مقامات سیاسی به وسیله یک هلی کوپتربه آرامگاهی در حومه مادرید منتقل و با حفظ حرمت دفن شد. این اتفاق در حالی رخ می دهد که مقبره شکوهمند فرانکو 44 سال در آن مکان بدون تعرض حفظ شده و امروز نیز بنابر تکریم به جسد، جابجا گردید.
اما در گوشه ای دیگر از این سیاره شاهد بودیم که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال 1357 پیروزشدگان انقلاب در اقدامی فوری و غیرقانونی و بدون ادای احترام، قبر رضا شاه پادشاه پیشین ایران را تخریب و نابود کردند. خصوصا آنکه تا امروز هیچ خبری از باقیمانده جسد مومیایی این پادشاه در دست نیست. به واقع آیا جسد رضاشاه نابود شده و یا اینکه به مکان دیگری منتقل شده است؟! موضوع قابل توجه دراین میان، دقیقا شیوه تصمیم گیری و اجرای تخریب آرامگاه این انسان بود. حتی اگر بنابر نظر تیم انقلابی و بیشتر مردم ایران، رضاشاه فردی جنایتکار بود، آیا این رفتار شایسته یک ملت است؟! مگر یک رژیم انقلابی می تواند با میل خود هرچه خواست انجام دهد؟! حال آنکه می دانیم آن زمان خانواده رضا شاه حضور داشتند و تعداد زیادی از مردم ایران نیز به او کرنش می کردند. پس چرا بدون توجه به خواست خانواده او و آن عده حتی قلیل ازمردم، با مقبره او چنین شد؟! چرا فرانکوی جنایتکار با آن همه کشتار با احترام نبش قبر و جابجا می گردد. ولی آرامگاه پادشاه ایرانی بدون فوت وقت و به سرعت، آنچنان مورد جسارت قرار می گیرد؟! ؟! پس شرافت بشری و منزلت انسانی چه می گردد؟!
آیا گمان نداریم که همان رفتار امروز نیز ادامه دارد و حرمتی بر انسانیت قایل نیستیم؟! به واقع هنگامه تغییر چه زمانی است؟! رفتار هر فرد و هر ملت نشانه فرهنگ او هستند. اگر می خواهیم به شعارهای انسان دوستانه خود عمل کنیم و انسانیت را در این کشور نهادینه کنیم، باید احترام به فرد انسانی با هر نوع عقیده و هر نوع رفتار را پیشه خود کنیم. انسان انسان است و فرقی نمی کند که کیست؟! و شرافت بر تمام انسانها جاریست و نمی توان برای برخی شرافت و برای برخی شقاوت در نظر گرفت. این اصلی انسانی است.
و آیا این تفاوت فرهنگی بین ما و غرب، بیانگر لیاقت نیست؟!
2/8/98
کلمات کلیدی: فرانکو;مقبره; رضاشاه; جسد