تعریفی سلیس از سه واژه(دانستن، دانش ، دانایی)
تعریف (دانستن- دانش- دانایی)
سه واژه دانش- دانایی- دانستن واژگانی هم خانواده و همبسته میباشند. با مراجعه به کتابهای فرهنگ لغات، تعاریف زیر را میتوان در مورد این سه واژه ملاحظه نمود:
دانستن: لغتی است که ریشه پهلوی داشته و مصدر لازم از ریشه فعل دان میباشد. فرهنگ لغات برای این واژه معانی آگاه شدن و شناختن را عنوان نموده است.
دانش: اسم مصدر برگرفته از مصدر دانستن است و معنای علم و معرفت میدهد.
دانایی: حاصل مصدر از مصدر دانستن میباشد و معانی وقوف، هوشمندی، فرزانگی و معرفت رابرای آن منظور نمودهاند.
هر چند این سه هم پیوند هستند و عموما معانی همگونه را تداعی میکنند. اما از منظر مفهوم شناسی، شاید مفاهیمی متفاوتتر را متبادر میسازند. این مفاهیم در حوزه ترمینولوژی علم شناختی و با بردمان اجتماع شناسی، محتوی مفهومی متغییری فرای توضیح در فرهنگ لغات را دارا هستند. این سه از بعد مفهوم شناسی محض و یا در وجه جامعه شناسی، تعاریف دیگر در بر دارند. مفاهیمی که از وجه ترمینولوژی واژه شناختی در دنیای علم و دانش نوین و بعد کاربری در مطالعات آکادمیک نوانگار و بسترهای کنشی در جامعه نوگرا، مبانی جوهری جدیدی از آنان را ترسیم و معرفی مینماید:
دانستن: مفهومی از آگاهی و شناخت از داده ها، اطلاعات و اخبار موجود در زمینه های متفاوت را میرساند. یعنی اینکه یک شخص به مجموعه ای از اطلاعات صرف در حوزه های مختلف و گوناگون احاطه سطحی داشته باشد. این مقوله یعنی دانستن یا وقوف بر چیزی با نام دانستنیها است.
دانش: دانش در معنای عام، انباشتی از اطلاعات و اکتسابات همگن، ساختاریافته و کانالیزه را گویند. ولی دانش در معنای اخص و آکادمیک که ساختگاهی در ذهن دارد. دانش سازه مفهومی منسجم، متوازن، مدون و معناداری است که از فراورش و واکاوی توده اکتسابات و اطلاعات گردآوری شده در ذهن و اندیشه فرد خلاق و متخصص پردازش یافته میشود. این سازه ذهنی، محصولی از پردازش مفهوم دار در زمینه های کارکردی و فعالیتهای مشخص و معین در فراگردهای معرفت شناختی و فعالیتهای تجربی بوده و با تولید فرضیه و نظریه، به کشف و اختراعات علمی در فراگردهای زیستی انسان اجتماعی، منتج میگردد. نکته مهم در این میان آنست که سازه های ذهنی- فکری بشرطی دانش یا دانش اثربخش نامیده میگردند، که بتوانند با تولیدات اکتشافی و اختراعی موثر و مفید، رافع نیازمندی ها و ضروریات زندگی اجتماعی انسان باشند و برای انتفاع جامعه انسانی تبیین و تفسیر گردند. و به درستی، مفهوم واقعی و اصالتی دانش در همین نکته اساسی نهفته است.
دانایی: همانطور که واژه دانستن مولفه ای برگرفته از ذهن فاعل شناسا می باشد و دانش مفاهیمی مستند و مفهوم سازی شده با عنوان سوژه در ذهن فاعل شناسا تلقی میگردند. ولی دانایی صفتی از برجستگی کارکردهای ذهنی فاعل شناسا است. فردی که طی فرایندهای شناخت شناسی و درک بسترهای مورد نظر، توانمندی تولید دانش سودمند را با هماهنگی و هم افزایی نبوغ و هوش فعالانه و دگرگرایانه داشته باشد. بدین سان است که دانایی مفهومی است که به فرد داننده خردمند و ذهن تحلیلگر منتسب میشود، تا بصورت عمقی و بنیادی، جوهره سوژه را در کانالی از تجزیه و تحلیل عقلایی- هوشمندانه متجلی نموده و دانش و علم را به بستر تبیین و تفسیر ذهنی – گفتاری انتقال دهد.
- رابطه سه واژه دانستن - دانش – دانایی با یکدیگر
دانستن: آگاهی از اطلاعات
دانش: دانستن + مفهوم سازی اطلاعات
دانایی: دانش + ذهن تبیین گر و تحلیل گرا
کلمات کلیدی: دانش;دانستن; دانایی; رابطه دانش و دانایی و دانستن