اردوغان، خیال بافی که در پندارهای باطل سیر می کند
ترکیه با تفکر آتاتورک و دکترین سکولاریسم، توانست در دوران پساعثمانی در راه درستی حرکت کند. در این دوره بود که اندیشمندان ترک با توسل به اندیشه های روزآمد، نقشه راه مناسبی را برای ترکیه طراحی نمودند و ترکیه نوین به درستی در راه پیشرفت و توسعه قرار داشت. اما از آن روی که مردم جای گرفته در بلوک جهان سوم، جهان سومی نیز فکر می کنند. لذا اشتباه عمل کردن جزو ذات این جوامع می باشد.
و این بود که بخش حداکثری جامعه ترکیه، نشئه در پیشرفت و رفاه نسبی بدست آمده از دوره اخیر، در اشتباهی تاریخی به حزب عدالت وتوسعه اقبال نشان دادند. و امروز دو دهه است که در دامان تفکرات ناسیونالیستی و افراطی این حزب عوامفریب گرفتار شده اند.
اردوغان به واسطه سوار بر موج پوپولیستی بخش روستایی و کم توسعه یافته ترکیه، نزدیک به دودهه است که سکان هدایت ترکیه به فرودها را به دست گرفته است. او با اندیشه پان ترکیسم افراطی و با خیال بازگشت به دوران امپراتوری عثمانی، ترکیه را در شیبی پردرجه و پرسرعت، به ژرفای انحطاط سوق می دهد.
او در نخستین گام، از اروپا و ایالات متحدهآمریکا روی گرداند و به دامن بلوک شرق غلتید. با آنکه بعد از ایالات متحده و بریتانیا، سومین قدرت نظامی ناتو شمارش می گردد و تجهیزات مدرنی را در اختیار دارد. ولی بدون اندکی تفکر خردمندانه و به دور از مسئولیت تاریخی، انتخاب گریز از بلوک غرب را پیشه کرد.
در این گام با خرید سامانه دفاعی اس 400 از روسیه، علنا آسمان ترکیه را به تهدیدی عیه ناتو مبدل نمود. و از طرف دیگر از نگاه غرب این نگرانی وجود دارد که این سیاست پیشه بی درایت اطلاعات هواپیماهای اف 16 را در اختیار روسیه و چین بگذارد. ارمغان این بی مبالاتی برای مردم ترکیه، تحریم از سوی آمریکا و اروپا و نزول ارزش پول ملی و تبعات پی درپی دیگر می باشد!
دیگر اقدام نادرست این سیاس، رفتارهای توسعه طلبانه در منطقه است. او در بسیاری از جریانات نظامی منطقه دخالت موثر داشته و در امور خیلی کشورها دخالت بیهوده و غیرهنجار می کند. که ازجمله می توان به جنگ لیبی، سوریه، قره باغ اشاره نمود. به صورتی که به واقع می توان اردوغان را یک سیاستمدار ورشکسته و تنش زا محسوب نمود.
همانطور که افراد ناکارامد و بی دانش برای فرار از مسئولیت شغلی، بستر بی نظمی و جنگ را بهترین گزینه برای فرار از مسئولیت می دانند. او نیز در زمره همین افراد می گنجد. او بمانند خیلی از حاکمان که به جهت نداشتن هنر مدیریت کشورداری، به دشمن فرضی نیاز مبرم دارند و جنگ نیزبهترین میدان برای فرار از ناکارامدی آنان است. تنش و بی توازنی را بسیار دوست دارد.
لذا می بینیم که هر روز در میدانی درگیر می شود. اکنون نیز چندوقتی است سرگرم مناقشه بین ارمنستان و آذربایجان گردیده و بدون نگرانی از پیامدهای تهدیدکننده برای مردم و کشور ترکیه، بی محابا از آذربایجان دفاع می نماید. او سرخوش در تفکرات وهم آور، علیه ارمنستان اعلام جنگ نموده و آشکارا برای آذربایجان سلاح و نیروی نظامی فرستاد. کاری عبث که از هیچ سیاستمدار دوراندیشی برنیاید!!
اما او اردوغان است. اردوغانی که فکر نکرده فقط عمل می کند. اینک نیز که به واسطه نیروی نظامی قدرتمند بجا مانده از ناتو، در سرمستی پیروزی های اخیر سیر می کند. در باکو پایتخت آذربایجان و در کنار رییس جمهور آن کشور، سخنانی ناشایست و برخلاف عرف دیپلماسی را بیان می نماید. او ضمن ابراز ادامه حمایت از کشور دوست و برادرش آذربایجان!! با بی شرمی می گوید:« پس از 44 روز مبارزه نفس گیر، به شکر خدا امروز پرچم هلال وستاره با غرور در آسمان قرهباغ به اهتزاز درآمده است». سپس با ادبیاتی هتاکانه ملت ارمنستان را مورد هجمه قرار داده و خواستار برکنار کردن رییس جمهور ارمنستان می شود.
این سیاستمدار هتاک پا فراتر از بی خردی گذاشته و برای آذربایجان ایران اندوه جدایی سر می دهد و شعرارس می خواند. او بازهم بدون آنکه بداند سخنش به کجا برمی خورد، شعری از بختیاروهاب زاده شاعرآذربایجانی در باب فراغ دو سرزمین پیرامون ارس را بازخوانی می کند. این شعر که در آذربایجان در ادبیات فراغ جای دارد، متضمن اسف و حسرت از جدایی دو سوی رودارس از آذربایجان مادر می باشد. شعری نژادپرستانه که در عرف دیپلماتیک اصلا پسندیده و معقول بنظر نمی رسد و بی حرمتی به آذربایجان ایران بشمار می آید. سرزمینی که سرتاسر آن ذاتا و از ابتدا از ایران بوده و طی پیمانی ننگین از ایران جدا شده و به روسیه مکار هدیه داده شده است.
(نوشته از احمد علینقی)
t.me/iranam2500
کلمات کلیدی: شعر ارس;آذربایجان; رود ارس; ترکیه - اردوغان