رییس جمهور نظامی تفکر نظامی دارد
از زمانی که نظام حکمرانی سلطانی و حاکم محوری در دنیا عوض شده و نظام دولتمداری با الگوی دموکراسی در جهان پایه گذارش شده، مفاهیمی چون دولت گرایی نیز وسعت یافته است. در این حالت به جهت جلوگیری از بازنمایی مجدد دیکتاتوری و استبداد، تفکیک قوای حکمرانی بسیار حائز اهمیت می باشد. اصل تفکیک قوا دقیقا بدان خاطر است که هیج یک از قوای مجریه، مقننه و قضاییه نتوانند در امور یکدیگر دخالت نمایند. اصل تفکیک قوا مشخصا نماد تقسیم و توزیع قدرت در بین نهادهای حکمرانی است. بدین ترتیب مردم نیز اطمینان خواهند داشت که قدرت در یک نهاد یا یک فرد متمرکز نگردیده و اصالت #دیکتاتوری در جامعه پدیدار نمی گردد.
در مدل ریاستی که رییس جمهور به عنوان نماینده مردم انتخاب می گردد، ریس جمهورعامل اجرایی در کشور شمرده می گردد و اداره کشور را در اختیار می گیرد. قوای مقننه و قضایی نیز وظایف نظارت بر کار رییس جمهوری، قانون گذاری و حفظ نظم اجتماعی را برعهده دارند. قانون ریزی در اختیار قوه مقننه و تامین امنیت اجتماعی در اختیار قوه قضایی می باشد. همچنین درراستای وظایف تجریدی، این دو قوه درچارچوب قواعدی مشخص بر کارکرد قوه مجریه نظارت می کنند. این چرخه بین سه قوه و اصل تفکیک قوا بدان جهت است که سه نهاد مذکور بتوانند در فراگردی اصولی و وزین کشور را اداره نمایند. بزرگترین هدف در این چرخه، تامین رفاه همگانی و رضایت مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور می باشد.
از بزرگترین عارضه های موجود در اداره کنندگی جامعه ایران، نبود فرهنگ مدیریت اصولی بر کشور است. فرهنگی که بطور اصولی و مشخص اصول تفکیک قوا و تقسیم وظایف را به درستی اجرایی گرداند. این نقیصه یک کارکرد خطا در کلان تاریخ ایران می باشد و متاسفانه هیچگاه این اصول "جامعه داری مدرن" در ایران پیاده نشده است. اساسا عدم پیاده سازی اصول مدرن در کشورداری ایران بدان دلیل می باشد که در همیشه تاریخ، اقتدارگرایی در فرهنگ اجتماعی ما پررنگ بوده است. این فرهنگ ناصواب اجتماعی چنان در ایران زمین نهادینه شده، که همیشه نظام حکمرانی ایران به استبداد سیر می کند. و اصولا این سیر نامبارک، دقیقا در نگرش و فرهنگ اجتماعی ما ایرانیان نهفته است.
به سبب تاریخی آکنده از اقتدارگرایی در ایران است که همیشه افراد نظامی قدرتی خارق در ایران داشته اند. ساختاری نظامی گرا که اختصاص به جوامع اقتدارگرا دارد. درهمین راستاست که نگرش نظامی گری در ایران بسیار قوی می باشد و بسیاری از مردم نیز راه نجات و سیر به نظم و نظام اجتماعی را در گروی افراد قدرتمند می بینند. گزاره غلط « ایران به یک رضاشاه نیاز دارد» موید همین فرهنگ اقتدارگرایی در ایران است.
البته، شاید در بزنگاه فضای ناامن ایران در اوایل صده 1300 خورشیدی، رضاشاه توانست ایران را از آن مهلکه هولناک نجات دهد. اما بیگمان این رویه تضمینی در دنیای امروز نداشته و همان نقش اثرگذار را ندارد. ایران امروز نیازی به فردی چون رضاشاه به عنوان رفتار نظامی گری ندارد. بلکه ایرن امروز نیاز مبرم به مدیریت اصولی دارد. مقوله ای که مطلقا در ایران معاصر وجود نداشته و عامل اسفباری ایران امروز می باشد.
همین نبود نگرش و فرهنگ مدیریت گرایی در ایران است که هر فردی به خود اجاره می دهد تا بر مسند کشورداری ایران بنشیند و مردم نیز با رای اکثریتی او را قبول نمایند. نمونه بارز آن را می توان در فرایند حکمرانی 42 سال اخیر و پررنگ شدن مقوله انتخاب نااصلح در ایران مشاهده نمود. اگر قانونی وضع شده تا مردم در چارچوب دموکراسی، نمایندگان خود را برای ریاست جمهوری و حتی مجلس انتخاب نمایند. ولی می بینیم حجم بسیار بزرگی از بخش انتخابی توسط مردم روحانیون می باشند. روحانیونی که قطعا شناخت درستی از علم جامعه شناختی نداشته و مسلما علم مدیریت را نیز نمی شناسند.
و شوربختانه در راستای همین نگرش نادرست اجتماعی است که افراد ناکارامد دیگری چون نظامیان بر مسند نهادهای حکمرانی قرار گرفته اند. اگر در چارچوب قانون اساسی فعلی بتوان برای مسندهای رهبری و قوه قضاییه، فرد روحانی را قبول نمود. ولی استقرار روحانی بر مناصبی چون ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس اصلا منطبق با منطق و روح قانون اساسی نمی باشد. ضمن اینکه به کرات شاهدیم افراد نظامی بر مسندهای حکومتی و دولتی نیز قرار می گیرند. امروز نیز شاهد هستیم فرد یا افرادی از درون سپاه پاسداران برای ریاست جمهوری پیشگام شده اند. افرادی که مطلقا بینش مدیریتی نداشته و متخصص امر نظامی می باشند.
البته هرچند فرد رییس جمهور و پایانه ریاست جمهوری در کشور ما ایران، همتایی با الگوی جهانی ندارد و نهاد اجرایی ریاست جمهوری اساسا نهادی تشریفاتی و یا تدارکات چی بشمار می آید. ولی در هر صورت نهاد دولت آیینه تمام نمای حاکمیت در ایران در جهان تصور می گردد و ابخش بزرگی از امور تخصیص منابع و شیوه عملیات در امور معیشتی مردم در نهاد دولت تصمیم سازی می شود.
احمد علینقی: پژوهشگر مدیریت اجتماعی
کلمات کلیدی: رییس جمهوری;نظامی گری; اقتدارگرایی; مدیریت گرایی